-
サマリー
あらすじ・解説
قدیمترها، کوچک که بودم، نوروز برایم تعطیلی دو سه هفتهای بود. شوق عیدیها، خرید کفش جدید که پاشنههایش تق تق صدا بدهد و مهمانیهای پی در پی که با خوشی دیدن خاله و بچههای خاله آغاز میشد و با غصه جدا شدن از آنها، تمام.